سلامت نیوز-*محمد درویش: وضعیت دریاچه ارومیه به مراتب بدتر از سالهای گذشته است و امیدها برای احیای دریاچه ارومیه متاسفانه کمرنگتر شده است. مسئولانی که قول تثبیت وضعیت دریاچه ارومیه را داده بودند در حالحاضر معترفاند که مشکل دریاچه ارومیه بیشتر اجتماعی است و به صرف تخصیص بودجه نمیتوان آن را حل کرد.
به گزارش سلامت نیوز، آرمان نوشت: اما متاسفانه هیچاتفاق مثبتی در حوزه آبخیز دریاچه ارومیه برای کاهش میزان بارگذاری در حوزههای کشاورزی و صنعت رخ نداده و همچنان برخی از نمایندگان بر وزرای کشاورزی و نیرو به منظور اجرای پروژههای بیشتر در این حوزه فشار میآورند. نمونه آن نامه نماینده مجلس ارومیه به وزیر نیرو است که در آن خواستار احداث دو سد دیگر در منطقه شده است. تا هنگامی که شرایط کنونی وجود دارد و حتی قادر به کاهش کشتهای پرمصرفی مانند چغندرقند در منطقه نشدهایم و حتی بیش از 11هزار هکتار نیز کشت آن را در منطقه افزایش دادهایم یا آنکه میزان تولید سیب را در شرایط خشکسالی دریاچه ارومیه بیش از 50درصد افزایش دادهایم، در این صورت نمیتوان امیدوار بود که طرحهای انتقال آب از ارس یا زاب و روشهای سازهای بتواند بحران دریاچه ارومیه را حل کند.
فشار معیشتی، بلای جان دریاچه
مردم ساکن در حوزه آبخیز دریاچه ارومیه همچنان با افزایش فشار معیشتی و اندوختههای آب و خاک منطقهای قصد تولید پول را دارند و این راهبرد کاملا اشتباه است. بنابراین اگر بنا به احیای دریاچه ارومیه باشد اولین گام طرح گزینههای جایگزین معیشتی توسط مدیران ستاد احیای دریاچه است. در واقع آنها باید اقتصادی را تعریف کنند که وابسته به آب نیست و وضعیت کشاورزی در استان باید به سال 75 به قبل بازگشته و چاههای غیرمجاز همگی پلمب و چاههای مجاز نیز باید کنتور حجمی داشته باشند. علاوه بر این قیمت نهادهها در بخش کشاورزی باید واقعی شود و کشاورزی مکانیزه و از نظر نرمافزاری رشد کند تا ضایعات در بخش کشاورزی کاهش یابد. مسئولان به سوی اجرای برنامههای نوین در بخش آبخیزداری بروند و از مزیت همجواری با چهار کشور ارمنستان، آذربایجان، نخجوان و ترکیه استفاده بهتر و جذابیتهای بازرگانی را در منطقه تقویت کنند. از سوی دیگر باید به حوزه اکوتوریسم توجه کرده و با پرورش قوچ ارمنی در منطقه و ایجاد اکوسافاریها پول پایدار در منطقه تولید و به این ترتیب کشاورزان را تشویق کرد تا رویکرد معیشتی خود را به تدریج تغییر دهند.
لزوم تقویت همکاری مسئولان با جامعه
متاسفانه آثار مثبت را در عملکرد ستاد دریاچه ارومیه نمیبینیم و همراهی مسئولان با جامعه و مردم به شکل عام کلمه وجود ندارد. در واقع مسئولان در اتاقهای دربسته طرحهای سازهای خود را پیشنهاد میدهند و برای اجرای این طرحها به چندمیلیارد پول و استخراج خارجی نیازمندیم. فارغ از آنکه در صورت اجرا شدن این طرحها و انتقال آب از لار یا مرند به دریاچه آب با وضعیت افسارگسیخته کشاورزی یک سطل آب نیز به دریاچه نمیرسد و مشکل حل نخواهد شد. اقدامات دولت در طی این سالها برای احیای دریاچه ارومیه ناموفق بوده و ستاد احیای دریاچه ارومیه دوهزارمیلیارد تومان هزینه کرده، اما عملا هیچدستاورد ملموسی نداشته است. اخیرا معاونت محیطزیست اعتراف کرده که باید جای هزینه کرد بر حل معضلات اجتماعی دریاچه ارومیه کار کرد و این کار تاکنون انجام نشده است. شگفت آور آنکه مسئولانی به سمت رئیس و معاون سازمان محیطزیست منصوب میشوند که در ستاد احیای دریاچه ارومیه با شکست فاحشی روبهرو شدند و انتخاب این افراد بسیار حیرتانگیز است.
اقدامات دولت مثمرثمر نبود
از مهمترین اقدامات دولت میتوان به طرح انتقال آب از زاب و مرند و ارس به مرند در تبریز اشاره کرد. مسئولاندولتی همچنین در اطراف دریاچهارومیه گیاهان هالوفی (شورپسند) را بهصورت انبوه کاشتند. اغلب این گیاهان اکنون خشک شدهاند و این طرح بیجواب مانده است. علاوه بر این آنها در تلاش برای بستن برخی از چاههای غیرمجاز بودند که در این زمینه نیز موفقیت چشمگیری به دست نیاوردند. یکی از اقدامات دولت لایروبی رودخانهها بود، اما تا هنگامی در این رودخانهها آبی در جریان نباشد آنها قربانی کشاورزی و توسعه ناپایدار میشوند و لایروبی رودخانهها فایده چندانی نخواهد داشت. علاوه بر این موارد اعضای ستاد احیای دریاچهارومیه از افرادی بودند که خود مسببان این بحران قلمداد میشدند و اگر بنا به حل بحرانی باشد قاعدتا نباید از افرادی انتظار حل آن را داشته باشیم که خود آن را ایجاد کردهاند. ما باید به منظور حل بحران چند گام فراتر برویم و تا زمانی که این کار را نکنیم نباید امیدوار به حل مشکل دریاچه ارومیه در حوزه آبخیز باشیم.
تبعات خشکی دریاچه ارومیه
اکنون شاهد خشکی دریاچهارومیه بوده و تبعات آن را نیز به وضوح در منطقه مشاهده میکنیم. تمام چاههای حوزه شرقی دریاچهارومیه و شهرهایی مانند شبستان، مراغه، بناب شور شده و اراضیکشاورزی از حیز انتفاع خارج شدهاند و مهاجرتهای محیطزیستی رخ داده است. وضعیت محیطزیست استانهای مجاور نیز دستخوش تغییر شده است. بهگونهای که اخیرا یکی از اعضای شورای شهر تبریز 75درصد دلیل آلودگی هوا در تبریز را ذراتی دانسته که از کف بستر دریاچهارومیه در حال حرکت به سوی تبریز هستند و نسبت به بیم سونامی نمک و مهاجرتهای بزرگتر هشدار داده است. از سوی دیگر شاهد تغییرات آبوهوایی ویژهای نیز در منطقه بودهایم، بهعنوان مثال ظرفیتگرمایی ویژه در منطقه بهشدت کاهش و تفاوت دمای شب و روز افزایش یافته است و این موضوع سبب افزایش میانگین دما شده و ریزشهایآسمانی را از برف به باران تغییر داده است. تبعات خشک شدن این دریاچه ممکن است چندین استان مجاور را نیز در بر بگیرد.
چرا وضعیت به این شکل درآمد؟
وضعیت کنونی دریاچهارومیه بهدلیل نادرایتی، آزمندی و نابخردی افراد ایجاد شده و حتما با درایت، بینش و خرد افراد میتواند به وضعیت قبلی بازگردد. اگر بتوانیم به سوی استفاده از مزیتهای همجواری با چهار کشور همسایه پیش برویم میتوان با کمک آنها برای احیای دریاچه ارومیه فعالیت کرد. راهحل نخست تعریف راهحلهای معیشتی جایگزین است که به کمک تشکلهای مردم نهاد برای مردم منطقه و جامعه محلی تبیین و از آنها درخواست شود تا روش زندگی خود را تغییر دهند. در این صورت به مروز بارگذاری در بخش کشاورزی و دام را کاهش داده و مازاد آب بخش کشاورزی دریاچه ارومیه را با وجود 1/3میلیارد مترمکعب حق آبه واریزی به آن احیا میکنیم. برای احیای دریاچه ارومیه نقش سازمانهای دولتی به مراتب مهمتر از سازمانهای مردمنهاد است. اما بخشخصوصی به معنای عام کلمه وجود ندارد و دولت بسیار بزرگ و کند بوده و حاضر به تفویض اختیارات خود نیست.
* کارشناس محیطزیست
نظر شما